ترجمه مقاله

قُضِيَ

فرهنگ واژگان قرآن

کار(نابوديشان )تمام شد - تکليفشان يکسره شد(کلمه قضاء به معناي حکم است ، و اگر با حرف علي متعدي شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ " کنايه از اين است که با کشتنش کارش را تمام کرد معناي جمله اين است که : موسي (عليهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و يا دفع کرد و اورا کشت. از آنجا که صدور یک حکم به منزله ی پایان مراحل یک دادرسی است این کلمه معنی خاتمه دادن و تحقق دادن نیز می دهد مثل عبارت "وَلَا تَعْجَلْ بِـﭑلْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰ إِلَيْکَ وَحْيُهُ" : و پيش از آنكه وحى كردن قرآن بر تو پايان گيرد در خواندنش شتاب مكن یا عبارت "لِّيَقْضِيَ ﭐللَّهُ أَمْراً کَانَ مَفْعُولاًَ" :تا خدا پيروزى شما و شكست آنان را كه [بر اساس اراده اش] انجام شدنى بود تحقق دهد)
ترجمه مقاله