ترجمه مقاله

آماده شدن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار آتی آماده شدن، عزم کردن، پیشقدمشدن، آستین بالا زدن (کردن)، مبادرت کردن حاضر شدن▼ آغاز کردن برنامه‌ریزی کردن، ازپیش تعیین کردن، حفاظت کردن، انتظار داشتن آماده داشتن، چیزی در(تویِ) آستین داشتن، درچنته داشتن
ترجمه مقاله