اشتغال داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی داشتن، خدمت کردن، انجاموظیفه کردن، اشتغال داشتن، عمل کردن، کفالت کردن کار یدی کردن، کار کردن دراستخدامبودن مأمورشدن، عهدهدار شدن