انتصاب
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: ارادۀ اجتماعی عام
صاب، مأموریت، تفویض اختیار، عدم تمرکز، واگذاری حقوق، نمایندگی، نیابت، سفارت
استخدام، تصدی، نصب، برگماری، معرفی، تعیین، معارفه، انتخاب
ارجاع، واگذاری، احاله، ارجاع کار، واگذاری کار
استثمار، بهکارگیری ◄ استفاده
بهکارگماری، کارگزینی، جذب نیروی انسانی، اشتغال
پیشکاری، حقالعملکاری، امانتداری
تولیت، وصایت، مدیریت
قیمومیت، وکالت، وصیت، وقف
پایور، منصب
انتقالنامه
انتقالی
تنفیذ حکم
معرف، آشنا