ترجمه مقاله

بازیکن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات فردی ورزشکار، یار، پا، رقیب، حریف فوتبالیست، فوتبال▼ کُشتی‌گیر، والیبالیست، ملی‌پوش، ژیمناست، دونده، اسکی‌باز، شناگر، تیرانداز، کمانگیر، کاراتهباز، مشت‌زن، بوکسور، بسکتبالیست، آب‌باز، بازیگر، باستانی‌کار، ناجی غریق، آدمورزشکار استیل ورزشکار، شگرد فنون ورزشی، والیبال▼، فوتبال▼
ترجمه مقاله