بازی تختهای
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: احساسات فردی
ختهای، تخته نرد، شطرنج، گو، ویچی
شطرنج، تختۀ شطرنج
خانه، خانۀ سفید، خانۀ سیاه
مهره، شاه، وزیر، فیل، اسب، رخ، قلعه، پیاده
کیش، مات، پات، آمپاس، شاهمات، آچمز، بلیتز، پوزیسیون
شطرنج بازی کردن، قلعهرفتن، کیش دادن