ترجمه مقاله

باعث شدن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: علیت شدن، موجب شدن، موجباتچیزی را فراهم کردن، اساس نهادن، بالا آوردن، بار آوردن، ایجاد کردن، خلق کردن، تولید کردن هستی دادن، آفریدن، به‌وجود آوردن ابداع کردن، اختراع کردن، کشف کردن دلیل چیزیبودن، توضیح دادن پی‌افکندن‌، پی‌ریزیکردن، تأسیس کردن، بنیاد نهادن به‌راهانداختن، برانگیختن، شروع کردن، آغاز کردن کشت کردن، کاشتن مقدمات را مهیاکردن، برنامه‌ریزی کردن جلوانداختن، شتابانیدن تهییج کردن، تحریک کردن، انگیختن، وسوسهکردن اثر گذاشتن، اثر داشتن
ترجمه مقاله