بدعت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ، نامتعارف بودن، نامتعارف عمل کردن، بدعت آوردن (گذاشتن)، منحرف شدن، خطا کردن، گناهکاربودن، بیتقوا بودن