ترجمه مقاله

بد

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار آتی ، فرومایه، خسیس، فاسق، بدذات، بدکار، بدجنس، شرور، موذی، تبهکار، قانون‌شکن، خبیث، دارای سوءنیت، ناقلا، بدطینت، آبزیرکاه، ناجوانمرد، نامرد، ناجنس، بدرگ، بدذات بَده بی‌ادب، بی‌تربیت عاطل‌وباطل، مضر
ترجمه مقاله