برهنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ان، لُخت، عور، مادرزاد، سربرهنه، بیحجاب، پتی، لت، بیجامه، بیپوشش، بدحجاب، دکولته، بیزینت وزیور، ساده پوستکنده، باز، آشکار لختی عاری، فاقد، بدون آبروت، پرکنده خلوت