ترجمه مقاله

بزرگ

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: کمیت ] بزرگ، کبیر، درشت قابل‌توجه، زیاد، بسیار، فراوان بیش، بیشتر، زیادتر، افزون‌تر، اکثر، اغلب، بیشترین، حداکثر، اکثریت، برترین گنده، سنگین جادار، وسیع عمیق بلند قوی توانا بانفوذ فعال بالارونده، متورم، منبسط، بالاترین جلیل‌القدر، اجلّ، خوش‌نام، شریف، نجیب عمده، برجسته▼، مهم توسعه‌طلب نیکو، صاحب‌شأن، قابل توجه، بیان‌ناپذیر گران، شاق، بالغ، کامل (دارای کمال) آن‌همه
ترجمه مقاله