بهتر شدن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
ر شدن، بهبود یافتن، خوبشدن وضع، روبهبهبود گذاشتن، رفاه بهدست آوردن، بازسازی شدن، پیشرفت کردن، بالیدن
آدم شدن، اصلاح شدن
بههم آمدن، التیام پیدا کردن، بهبود یافتن، خوب شدن، درمان شدن
بالا آمدن، بالا کشیدن