تغییر متقابل
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: تغییر
متقابل، عمل متقابل، تقابل، دوسره بودن، فعلوانفعال، کنش و واکنش، تابع و متغیر، ترافیک دوطرفه، تأثیر متقابل، اثر متقابل
وابستگی، بستگی، ارتباط، همبستگی
معامله بهمثل، حاضرجوابی، واکنش، پاسخ
تبادل، تعویض، جابهجایی، ردوبدل، بدهبستان، دادوستد، مبادله، معاوضه، تسعیر، تغییر، تبدیل، اِسعار، صرافی، پایاپای، تهاتر
جایگشت، قلب، تحریف، مقلوب (بدیع)، جابهجاشدگی، پسوپیش سازی، پسوپیشی، تقدم و تأخر، ترانهش، فراگذاری
انتقال، واگذاری، تحویل و تحول، انتقال ملک، ورابری، ترابری
قصاص، تلافی
همکاری متقابل، همکاری
بهقلعه رفتن (شطرنج)، بُر زدن، بههمآمیختن
فیدبک (بازخور، بازخورد، پسخورد،پسخوراند)، ارتباط سیستمی (تنگاتنگ)، الکترونیک، ماشین، سیستم، سازمان