ترجمه مقاله

ثروتمند

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مناسبات ملکی انگر، دولتمند، متمول، دارا، غنی، محتشم، مایه‌دار، بی‌نیاز، مالدار، سرمایه‌دار، متمکن، متنعم، مرفه، مستطیع، مستغنی تجمل‌پرست خسیس، مال‌پرست زمین‌خوار کاسب [حالت اسمی: شخص ثروتمند▲]
ترجمه مقاله