خالص
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: کمیت
صافی، یکدست، بیآلایش، بیغلوغش، بیغش، بیشائبه، درست، راست، لُب، یکباره، بالمره
طاهر، نزیه، تمیز، منزه، پاکیزه، پاک، سفید
محض، صِرف، مطلق، ساده▲
آفتاب مهتاب ندیده، باعفاف، پاکدامن، عفیف، منزه، معصوم، بیگناه، پارسا، پرهیزگار، معتدل
فروتن، شریف