ترجمه مقاله

خواب

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عمل داوطلبانه نوم، چُرت، قیلوله، استراحت خواب زمستانی، خلسه، اغما، کُما، بی‌حسی فیزیکی گهواره، بالش، متکا، نازبالش، تخت، رختخواب، ملافه، ملحفه، شمد، روانداز، لحاف، پتو، تشک، تختخواب خمیازه، دهن‌دره خواب‌گزار، مُعبّر، ◄ مفسر، [تعبیرخواب، تفسیر520] رویا، خیال احلام کابوس، خواب پریشان خواب ناز، خوابراحت خواب سنگین غنو
ترجمه مقاله