خوب
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار فردی؛ عام
وب، دارای خیر و برکت، نیکو، مثبت، غریب، مفید
مطلوب، استثنایی، ممتاز، اعلی▼، نفیس، مرغوب، ارزشمند▼، قابل توجه
لذیذ، مطبوع، لذتبخش
نغز، بدیع
خوبتر، نیکوتر، شایستهتر، پسندیدهتر
مبارک، خجسته، فرخنده، خوشیمن، متبرک، همایون، میمون
دلپسند، دلانگیز، دلاویز، دلخواه، خواسته، دلنشین، خوشایند، تَر، دلپذیر، دلچسب، دلپرور، دلکش، انگیزنده
باصفا، دلگشا، دلباز ◄وسیع
باحال
شایسته، پسندیده، ستودنی، مرضیه، نیکو
خوشبخت، خرسند