دشواری
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی)
، سختی، مرارت، صعوبت، مشقت، ناراحتی، گرفتاری، دردسر، تعب، رنج، زحمت
تنگنا، پیچیدگی، اشکال، غوامض، عدم امکان، منع . ممانعت
پریشانی، ناروایی، پا[ی]بندی، عسر، عسرت
عدم قطعیت، خطر
بار
مبادا
سختگیری