ترجمه مقاله

زندانی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: ارادۀ اجتماعی عام ی، محبوس، بازداشت، قرنطینه‌شده تحت بازداشت، پشت میله‌ها اسیر، دربند، درقیدوبند، گرفتار، پا[ی]بند، پا[ی]گیر، پا[ی]دربند تحت کنترل، گروگان، مطیع ایزوله، ممنوع‌الملاقات، ممنوع‌الخروج، ممنوع‌القلم، تبعیدی، محدود توقیف‌شده، بازداشتی، بازداشت[شده]، جلب‌شده، مجلوب پابسته، تخته‌بند، افسارزده، محدود(شده) واژه‌های با هویت اسمی ◄ زندانی، محبوس
ترجمه مقاله