زودرنج
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: عواطف عام
، آتشی، آتشیمزاج، بیصبر، بیتحمل، بیطاقت، نازکدل، بیحوصله، تحریک پذیر، تندخو
نازکنارنجی، نازکطبع
رقیقالقلب، با ادراک، فهیم، آگاه، دراک، درککننده، نازکبین، دریابنده، تیزهوش، سریعالتاثیر
نازکخیال، نازکاندیش
حساس [حساسیت فیزیکی] ◄ حساس 374: حساس شده، لطیف، نازک، ملتهب، ریش