ترجمه مقاله

شکنندگی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ غیرآلی شکنندگی، تُردی، پاشندگی، عدماتحاد لایه‌لایه شدن، پوست انداختن ◄ لایه سُستی، نازکی، ضعف چیز شکسته، چیز خردشده: خلال، گرد، پودر چیز شکننده، جنس شکننده: حباب، شیشه، چینی [◄سفال‌گری 381]، بیسکویت، چیز ضعیف جام شکننده مواد منفجره
ترجمه مقاله