ترجمه مقاله

صدادار

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی ر، باصدا، مصوت، پرسروصدا، رسا، قابل‌شنیدن، شنیدنی، مسموع، طنین‌انداز، مرتعش زیر، بالا، غنه‌ای، مدی
ترجمه مقاله