ضعف
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: علیت
ضعف، سستی، نااستواری، ازکارافتادگی، ناتوانی
زبونی، خواری
شکنندگی
لطافت، نازکی، نرمی
بیثباتی، تغییرپذیری
ضعف پیری، کهولت، پیری
ضعف جسمانی، بیحالی، خستگی
غش، بیحسی فیزیکی
کاستی، زوال
رقت، آمیختگی
تزلزل، سقط اعتبار، بیاعتباری قانونی، لغو
تضعیف، تخریب، اختلال، فرسایش
نفوذپذیری
خدشه، ترک، رخنه، لکه
استضعاف، مظلومیت
کژی، انکسار