عدمنگهداری
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
عدمنگهداری، برکناری، واگذاری، تحویل، تخلیه
اعراض، انتقال، نقلوانتقال، انتقال ملک
ارائه برای فروش ومصرف، فروش
گسستن، رها کردن، رهاسازی، ترخیص، آزادسازی، رفع انسداد، بخشودگی، معافیت
جدایی، طلاق
ترک، قطع علاقه، چشمپوشی
بیگانگی، ازخودبیگانگی
جدایی، انشعاب، عدماتحاد
انقطاع، جداسازی
بیخیالی، غفلت، تخریب
خصوصیسازی، لغو کنترل قیمتها، حذف کنترلها
تسلیم، اعطا، دهش، قربانی
فسخ، اقاله، لغو
ترک استعمال، عدم استعمال، ترک [عادت]
بیصاحبی، عدم استفاده
چیز نگهداری نشده▼
فقدان آببندی، چکه کردن
عقبنشینی، تسلیم مواضع
اخراج، طرد
برگشت، عودت، استرداد
چشمپوشی
انکار مالکیت، عدم مالکیت
تفویض، احاله
گشادهدستی، تبذیر، اسراف، ولخرجی
لغزش
تبدیل، جایگزینی
دشارژ