ترجمه مقاله

عزیز

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات بین فردی ز، محبوب، محبوبه، دردانه، نورچشم، عشق، نازنین، معشوق عسل، شیرین، فرشته طلا، جواهر بره، سوگلی بت، صنم جان، تخم چشم نازدانه، نازپرورده، یکی‌یک‌دانه، عزیزکرده آقازاده، نورچشمی گرامی، محبوب [صفت] ◄ دوست‌داشتنی [برای واژه‌های بیشتر رک a تحت «اسماء معشوق»]
ترجمه مقاله