ترجمه مقاله

عهده‌دارشدن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار آتی ن، مأمورشدن، مسئول شدن، تقبل کردن، اقدامکردن، به‌عهده گرفتن، متعهد شدن، مسئولیت را به‌عهده گرفتن، آستین بالا زدن(کردن)، پرداختن، کاری دست کسی را بوسیدن، قبول کردن، قبول زحمت کردن، برذمهگرفتن، مبادرت کردن، سعی کردن پیشقدم شدن، بنیادنهادن، دست زدن به‌کاری مدیریت کردن، اجراکردن، متعهد شدن، خودرا فدا کردن جسور بودن
ترجمه مقاله