ترجمه مقاله

فاصله‌دار

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: بُعد له‌دار، شکافته، چاکدار، چاک، چاک‌چاک، قاچ‌قاچ، گشوده، باز دارای ترک، ترک برداشته، شکسته، جدا توخالی، پوک، پوچ، میان‌تهی، مقعر متخلخل، سوراخ‌دار
ترجمه مقاله