فروکنشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت روکنش، فروکردن، ادخال، فروبردن، دخول، ورود بهعنف تزریق، واکسناسیون، آبلهکوبی، کاشت، تلقیح، خالکوبی القا، تلقین، بدآموزی