فقدان آمادگی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
فقدان آمادگی، نبود (عدم) آمادگی، فقدان شرایط لازم، عدم تدارک
خامی، ناآزمودهگی، نیاموخته بودن، نیاموختگی، کمتمرینی، تازهکاری، عدم مهارت
ناپختگی، دانش سطحی
تازگی
دیرشدگی، تأخیر
فقدان آیندهنگری، قصور، غفلت
بیاحتیاطی، بیفکری، بیپروایی
شتابزدگی، تعجیل بسیار، عجله
حاضرجوابی، بدیههسرایی، نبودبرنامهریزی قبلی، خودجوشی
سورپریز، شگفتی، عدم انتظار
تعجیل
نقصان
ناامنی، خطر
نبود سازماندهی، بینظمی
بیتوجهی
فقدان صلاحیت، ناشایستگی، جهل
ناکارآیی، کهنگی
ارتجال