ترجمه مقاله

قابل‌انطباق

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نظم طباق، قابل تطبیق، قابلجرح وتعدیل، مناسب، میزان‌کردنی، چکش‌خوار، منعطف، نرم، پذیرا، هماهنگ، جور، سازگار منطبق، رعایت‌کننده مقلد، راشد
ترجمه مقاله