ترجمه مقاله

قابل‌فروش

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مناسبات ملکی ابل‌فروش، فروش‌رفتنی، مشمولواگذاری، برای فروش، عرضه‌شده، رُند بازار فروشنده، آمادۀ فروش، حراجی فروش‌نرفتنی، بادکرده، ضایع‌شده فروخته
ترجمه مقاله