ترجمه مقاله

قابل شمارش

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عدد بل شمارش، شمردنی، قابلمحاسبه، قابل سنجش، کمّی، حسابی، محسوب مساوی نابرابر نسبیت درشمارآمدنی شماره‌شده، نمره‌ای انگشت‌شمار، معدود، قلیل متعدد، بسیار
ترجمه مقاله