ترجمه مقاله

قاعده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نظم رمول، اصل، آیین، میزان، معیار، ضابطه، نورم، ارزش، ناموس، دستور، اصول، فریضه مقررات، قانون هامورابی، کُد، کُد ناپلئونی، قانون استاندارد، رویه، روش، شیوه، اسلوب، طریقه ◄ رفتار، تدبیر، سَبْک، عمل کوک مسلک، قاعده اخلاقی خط حزبی، خط، رهنمود، دنباله‌روی مبانی، ارکان، مبادی قاعده‌مندی، قانونمندی، قانونمداری، هنجار، همگنی، ترتیب، نظم، رسم، عُرف، عادت سیستم، متد، متدلوژی [◄ سیاست 623]، تنظیم، آرایش، سازمان، تدبیر استانداردها: آ. چهار اصل، اصل موضوعه، اصل مسلم حُکم، دستور، مجوز
ترجمه مقاله