مبادرت
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
مبادرت، اقدام، پیشقدمی، ابتکار عمل، نوآوری
عزم، قصد
شروع، مانور، افتتاح (آغاز)
ادا، ایفا، اقامه، اِعمال، انجام، اجرا
همت، پیشدستی، سعی، اهتمام، مجاهدت، جدوجهد، جدیت، مساعی، فعالیت، تقلا، کوشش، تلاش
کار اداری، مراجعه، امر، حاجت، مأموریت
مشکلپسندی
اقدامات، کنش، حرکت، قدم، گام، تکان، جنبش، نهایت سعی، عمل
کار انجامشده، عملکرد، فعل
پیشدستی، اقدام غافلگیرانه، عملیات، حمله
امتحان، سعیوخطا، تیری درتاریکی، آزمایش
اشتغال
پیشنهاد ◄ عَرضه
فشار، اجبار
ریسک، سوداگری، تجارت، مخاطره، ماجراجویی، مأموریت
بهرهبرداری
بلندپروازی، جرأت، جسارت، شجاعت
جهاد، پیشتازی، ایدهآلیسم، آرمانگرایی، ایجاد تغییرات، کمالگرایی ◄ مشکلپسندی، امید، آرزو
تشکیل، تأسیس، پایهگذاری، بنیانگذاری ◄دربر گرفتن، مشارکت