ترجمه مقاله

معتمد

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اخلاقیات انت‌دار، موثق، مؤتمن، قابل اعتماد، قابل اتکا، درستکار، صدیق، رعایت کننده، مراقب، راستگو، مطیع، نیکوکار ثقه، مصیب
ترجمه مقاله