ناگهانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ه، دفعتاً، غفلتاً، بغتتاً، ناگاه، بهناگاه، ناگهانی، یکباره، یکهو، بیاطلاع، بدون اطلاعقبلی، غافلگیر، غافلگیرانه، ناغافل، بیخبر، بیهوا، مثل اجل معلق، سرزده