ترجمه مقاله

نظاره

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی برانداز، ورانداز، مشاهده، رؤیت، دید، بازدید، بازبینی، بازرسی، تحقیق، شناسایی، جستجو، زیارت، سیاحت، گردش، سرگرمی رصد، ستاره‌شناسی ≠ تجدید نظر، تغییر عقیده اولین نگاه نظارت، مدیریت جاسوسی، عملیات سری بصیرت دیدار، ملاقات، دیدوبازدید عنایت، التفات، ملاحظه، اعتنا، توجه نظربازی، چشم‌چرانی
ترجمه مقاله