نقلیه
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: حرکت
، ترانسپورت، حملونقل، ترابری
رانندگی، خلبانی، ناخدایی، راهبری، رهبری، هدایت
مترو، قطار، كِشتی، ناو، وسیلۀ نقلیه
اتوبوس، مینیبوس، كامیون، تریلر، تانکر، کامیون مخزندار، وانت، کامیونت، وَن، تاکسی، وسیلۀ نقلیۀ عمومی
شركت حملونقل، تعاونی، اتوبوسرانی، باجه بلیط، بلیطفروشی، دفتر فروش، آژانس، فورواردر، برنامهریزیترانسپورت
ترمینال، پایانه، گاراژ، محل توقف
[بلیط ◄مجوز 756]
سوپردولوكس، پست بازرسی
راننده