ترجمه مقاله

واضح

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی شن، متمایز، مشخص، نپوشیده، چشمگیر، جلوه‌گر، برجسته، قابل تمیز، بارز، نمایان شناخته، معلوم‌الحال
ترجمه مقاله