ترجمه مقاله

پوشاننده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: بُعد ] پوشاننده، ساتر، حاجب کشیده خیمه‌زننده، روکش‌کننده، پهن(شده)، فراز، پراکنده، متفرق سطحی ◄ کم‌عمق سایه‌افکن، سایه‌گستر، سایبان پخش‌گردیده، گسترده ◄ فراگیر فراش ◄ خادم
ترجمه مقاله