پیشینه
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه
پیشینه، سابقه، تاریخچه، اطلاعات [
اطلاع 524]
سوابق، اسناد، مدارک
گزارش، راهنما، سند، مدرک، پرونده
پوشه، کلاسور، پروندان، زونکن، دوسیه، پرونده، جزوه، برگه، برگهدان
جداسازی، بایگانی، مجموعه
تقویم، تاریخ، وقایعنگاری
آشنایی، سابقه، سابقۀ ذهنی، معرفی
معرفینامه، سابقۀ کار، ~ خدمت، رزومه، زندگینامه
ایجاد پیشینه، جمعآوری سوابق، تشکیلپرونده، درج درپروندۀ استخدامی