چاپلوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اپلوس، متملق، تملقگو، چربزبان، مجیزگو، فرصتطلب مداح، ستاینده، آدم چاپلوس، مفتخور، بادنجاندورقابچین، آدم تأییدکننده، آدم خوشرقص طفیلی، شخص تنبل پوزهسای، خایهمال