ترجمه مقاله

چشم

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی یده، بیننده، بصر، عین کاسۀ چشم، تخم چشم، قرنیه، مردمک، عنبیه، عدسی، سفیدی چشم، زجاجیه، رتینا، شبکیه، عصب بینایی، مشیمیه، غده اشک، ابرو قدرت دید، تطابق چشم شور، طلسم پلک، مژه، مژگان، ابرو اشک، گریه، [◄شیون836]، سرشک، ژاله، آب دیده، دمع، گوهر دیده، گوهر مژگان، لولوی تَر، خونابه، آب اشک شوق، گریۀ شادی، گریۀ خوشحالی، اشک طرب، اشک ندامت نرگس، بادام، خمار، شهلا کمان ابرو، ماهِ نو، هلال بینایی‌سنجی، اُپتومتری عیبهای چشم: پیرچشمی، دوربینی، نزدیک‌بینی، آستیگماتیسم، ... ◄ کم‌سویی
ترجمه مقاله