چنانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ت] چنان، آنطور اینچنینی، اینطور، اینگونه، الهوبله مشروط وجهی، موجهه، شکلی، شکلگرفته درحالتِ درحالت خوب، ماهر درحالت بد، ناشی