گستاخ بودن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: احساسات فردی
ستاخ بودن، بیادب بودن، توی چشم کسی نگاه کردن، خیره نگاه کردن، شرم نداشتن بیشرم، بی ادب بودن
چشمچرانیکردن، خوردن
گستاخی کردن، پررویی کردن، آسترش را هم خواستن
تشر زدن، نافرمانی کردن، بهمبارزه طلبیدن، سرپیچی کردن