ترجمه مقاله

آمیزه سازی

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
آمیزه ( صفت ) 1 - آمیخته مخلوط ممزوج . 2 - آنکه ریش دو مویه دارد 3 - اختلاط و امتزاج آمیزه مو (صفت) آن که بخشی از موهای وی سیاه و بخشی سفید باشد (پس از دورۀ جوانی) دومویه . آمیزه مویی حالت و کیفیتِ آمیزه مو سازی 1 - در جزو اخیر بعضی کلمات مرکب آید بمعنی سازندگی، بنا کردن، عمل آوردن و آن عمل و شغل سازنده آنرا رساند:آباژورسازی آبجوسازی بخاری سازی چرمسازی صابون سازی کاشی سازی مجسمه سازی یراق سازی . 2 - گاه محل و مکان و دکان و کارخانه ای را رساند که در آن چیزی سازند. عذرسازی عمل عذرساز، حالت و چگونگی عذرساز عطرسازی ساختن عطر و خوشبوی ساختن و با آن دمسازی کردن عودسازی زدن عود، نواختن عود، بصدا در آوردن عود؛ و عود از وسایل طرب بود عیش سازی کامیابی و تمتع و شادی و خوشی بخاری سازی ساختن بخاری بخاری ساختن . بدسازی بدرفتاری، ناسازگاری .

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله