ترجمه مقاله

جماییدن

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
(واژۀ ساختۀ کاربران) (Jamaaiydan) گرد هم جمع شدن؛ اجتماع کردن. ج.م.ع، از ریشۀ پارسى«جَم، جُم» به دست آمده است. از این رو با گستردن این ریشه به روش پارسى، می توان به شمار فراوانى اژ ستاک ها و واژگان نوین دست یازید. جمینیدن:مجموعه تشکیل دادن؛ جمینه:مجموعه؛ جمینش:عمل مجموعه سازى؛ جمایش:محفل، گردهمایى، کنفرانس؛ جماوردن:جمع آورى کردن؛ جمسیدن:فشرده کردن، در هم کردن؛ جمازیدن:به صورت گروهی حرکت کردن، نهضت کردن؛ و بسیارى واژه های دیگر.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله