ترجمه مقاله

سگ

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
«سگ شدن» کنایه از بداخلاق شدن و تنگ شدن خُلق.
0
ناشناس:
س ُ گ(در گویش دماوندی):خُل (آب بینی بویژه هنگامی که روان باشد)، به کسی هم که اینگونه باشد میگویند سُگِن همانند خُلِن

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله