ترجمه مقاله

عبدالخالق

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
عَبدُالخالِق یا خالقو نام دانش آموز هزاره ای است که نادرخان، شاه افغانستان، را ترور کرد. او و هواداران نهضت اصلاحات امانی، در اعتراض به قطع و حذف اصلاحات امانی (امان الله خان، شاه افغانستان) و شروع مجدد فشارها بر هزاره ها و نسل کشی آنها در افغانستان، نقشۀ قتل سفیر بریتانیای استعمارگر و برخی دیگر از مقامات حکومت آن زمان از جمله نادرخان شاه افغانستان را طرح کردند. آنها می خواستند امان الله خان را از تبعید دوباره به افغانستان برگردانند. از میان همۀ افراد تنها عبدالخالق هزاره بود که کارش را به انجام رساند و دیگران ناکام ماندند. عبدالخالق هزاره هنگام بازدید نادرخان از لیسۀ نجات، از قطار دوم دانش آموزانی که جلوی نادرخان صف کشیده بودند، با تپانچه یک گلوله به قلب و یک گلوله به دهان نادر خان شلیک کرد و او را به قتل رساند. ماموران حکومت وقت عبدالخالق را بعد از شکنجه های بسیار سخت جلوی توپ گذاشتند و با شلیک گلوله متلاشی کردند. خانواده، دوستان، هم کلاس ها و آموزگارانش را نیز شکنجه کردند و شماری از آنها را اعدام و شماری را به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم کردند.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله