ناشناس:
گیروَر، گیروا یا گیروَه، (تالشی) زمان، با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، زمان مناسب، زمان بدست آمده، زمان درخور، بزنگاه، زمان مناسب برای رهایی از بند، زمان درخور برای به چنگ آوردن کسی یا چیزی، چشم به راه زمان درخور ماندن، پنهانی کسی را پاییدن و در هنگام مناسب به او ضربه زدن، و ...